کد مطلب:52388
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:7
فلسفه غيبت حضرت مهدي (عج ) را توضيح دهيد .
نـخست بايد توجه نمود كه غيبت امام از ديدگان ما به اين معني نيست كه او در جهان ديگري جز ايـن جـهـان زنـدگـي مـي كـند و يا وجود جسماني او به وجود ناپيدايي مانندامواج اتر تبديل گرديده است ; بلكه معني غيبت امام (عج ) اين است كه او درميان مردم زندگي مي كند و مردم وي را مي بينند ولي نمي شناسند و از يك زندگي طبيعي برخوردار است . امـا چـرا غيبت او طولاني است و فلسفه اين غيبت ممتد چيست ؟ در برابر اين پرسش بايد گفت : بـرنامه حضرت مهدي (عج ) با برنامه پيامبران و ساير پيشوايان يك تفاوت كلي دارد و آن اين است كه برنامه وي قانونگذاري نيست ; بلكه يك برنامه به تمام معني اجرايي در تمام جهان است ; به اين معني كه او ماموريت دارد تمام اصول تعليمات اسلام را در جهان پياده كند و اصول عدالت و داد و حق و حقيقت را در ميان همه افراد بشر بسط و گسترش دهد . درسـت است كه پيامبران و امامان نيز قسمت هايي از اين برنامه را اجرا كرده اند ,ولي بر اثر نبودن آمـادگـي در بـسياري از مردم جهان , اين موضوع جنبه جهاني وعمومي به خود نگرفت و پس از نفوذ در شعاع معيني از جامعه هاي انساني متوقف ماند . روشـن اسـت كـه پـيـاده شـدن يـك چنين برنامه انقلابي جهاني كه به وسيله آن اصول عدالت و دادگـري و حق و حقيقت در ميان همه مردم جهان گسترش يابد , شرايط و مقدماتي لازم دارد كه در زير به آنها اشاره مي شود و اين شرايط و امكانات جز با مرور زمان وتكامل همه جانبه اجتماع مـمـكـن نـيست ; از جمله :1 - آمادگي روحي در درجه نخست بايد مردم جهان براي اجراي اين اصـول , تـشـنه و آماده گردند و تا درمردم جهان تقاضايي نباشد عرضه هر نوع برنامه مادي و معنوي موثر نخواهدبود . قانون عرضه و تقاضا نه تنها در نظام زندگي اقتصادي حكمفرماست و تاتقاضايي از مردم نسبت به كـالايي نباشد عرضه آن كالا كم اثر خواهد بود , بلكه عين اين نظام در عرضه برنامه هاي معنوي و اصـول اخـلاقي و مكتبهاي سياسي و انقلابي نيزحكمفرما مي باشد و تا در اعماق دل مردم - براي ايـن نوع امور - تقاضا و درخواستي نباشد عرضه آن با شكست روبه رو شده و كاري از پيش نخواهد رفت . البته گذشت زمان و شكست قوانين مادي و پديد آمدن بن بستهاي جهاني و كشيده شدن بشريت بـر لب پرتگاه جنگ , مردم جهان را خسته خواهد كرد و آنان را به اين حقيقت واقف خواهد ساخت كه اصول قوانين مادي و سازمانهاي به اصطلاح بين المللي , نه تنهانمي توانند مشكلات زندگي را حـل كـنـند و عدالت را در جهان حكمفرما سازند , بلكه همين خستگي و ياس , مردم دنيا را براي پـذيرش يك انقلاب بنيادي مهيا و آماده مي سازد و مي دانيم كه اين موضوع نياز به گذشت زمان دارد تـا تـجـربـه هـاي تلخ زندگي ثابت كند كه تمام نظامات مادي و سازمانهاي بشري در اجراي اصول عدالت و احقاق حق و برقراري امنيت و آرامش , عاجز و ناتوان مي باشند و سرانجام بر اثر ياس ونـومـيدي , اين تقاضا در مردم گيتي براي تحقق چنان آرمان الهي پديد آيد و زمينه براي عرضه يك انقلاب جهاني به وسيله يك مرد الهي و آسماني از هر نظر مساعدگردد . (1)2 - تـكـامل علوم و فرهنگهاي انساني از سوي ديگر براي برقرار ساختن يك حكومت جهاني , بر اساس عدل و داد , نيازفراواني به پيشرفت علوم و دانشها و فرهنگهاي اجتماعي و مردمي دارد كه آن نيزبدون پيشرفت فكري و گذشت زمان ممكن و ميسر نمي گردد . بـرقراري حكومت جهاني كه در سراسر جهان , عدل و داد و قانون حكومت كند و همه مردم جهان از كليه مزاياي فردي و اجتماعي اسلام بهره مند گردند بدون وجود يك فرهنگ پيشرفته در كليه شوون بشري امكان پذير نيست و هرگز بدون يك فرهنگ كامل ,جامه عمل به خود نمي پوشد . اين نيز احتياج به گذشت زمان دارد . 3 - تـكـامـل وسايل ارتباط جمعي از سوي ديگر , چنين حكومتي نياز به وجود وسايل كامل ارتباط جـمـعـي دارد تـا درپـرتـو آن بتواند مقررات و احكام و اصول انساني را از طرق مختلف در مدت كوتاهي به مردم جهان اعلام كند . اين موضوع بدون تكامل صنايع انساني و گذشت زمان نيز انجام نمي گيرد . 4 - پـرورش نيروي انساني از همه اينها گذشته , پيشبرد چنين هدفي و پي ريزي چنان انقلابي به يـك نـيروي فعال و سازنده انساني نياز دارد كه در واقع ارتش انقلاب جهاني را تشكيل مي دهد و تشكيل چنين ارتشي و به وجود آمدن چنين افراد پاكباخته و فداكاري كه در راه هدف وحقيقت از همه چيز بگذرند نياز به گذشت زمان دارد . اگـر در بـرخـي از روايـات مي خوانيم كه فلسفه طولاني شدن غيبت امام زمان , همان امتحان و آزمـايـش مـردم است , ممكن است ناظر به همين قسمت باشد ; زيرا امتحان وآزمايش در منطق اسلام نه به معني آزمونهاي معمولي و كشف امور پنهاني است ; بلكه مقصود از آن پرورش روحيات پاك و پديد آوردن حداكثر ورزيدگي در افرادمي باشد . (2)مـجموع اين جهات چهارگانه (3) نياز به اين دارد كه زمان قابل ملاحظه اي بگذرد وجهان از بسياري از جهات پيش برود ; و آمادگي روحي و فكري براي پذيرش حكومت جهاني بر اساس حق و عـدالـت در مـردم پديد آيد ; آنگاه اين برنامه با وسايل وامكانات خاصي در سطح جهاني بوسيله حضرت مهدي (عج ) پياده گردد 000 اين است فلسفه غيبت طولاني امام . امـا بـا ايـن حـال چـرا امام در ميان مردم شناخته نمي شود و بطور ناشناس زندگي مي كند ; در صورتي كه براي او ممكن است كه بطور شناخته شده در ميان مردم به سرببرد تا روزي كه فرمان الهي درباره انقلاب جهاني او فرا رسد . درباره اين سوال بايد گفت : امام همچون انسانهاي ديگر طبق سنن عادي انساني زندگي مي كند , ولـي او از يـك عـمـر طـولانـي بـرخوردار است , اگر شناخته مي شد هرگز ازگزند نيروهاي اهـريمني كه در هر عصر و زماني تعداد و شماره هاي آنها كم نيست مصون و محفوظ نمي ماند و به دست آنان از بين مي رفت , چنان كه تاريخ اين مطلب رادرباره تمام امامان و پيشوايان گذشته به روشـنـي ثابت كرده است ; و اگر آفتاب عمرامامي از پيشينيان به وسيله اهريمنان بدخواه غروب مـي كـرد امـام و پـيشواي ديگري جاي او را مي گرفت , در صورتي كه اين موضوع درباره حضرت مهدي (عج ) چنين نيست ;او آخرين حجت خداست و بايد برنامه به دست او اجرا گردد . در ايـن صورت , ناچار بايد بطور ناشناس زندگي كند تا روزي كه ماموريت اجراي اين برنامه به او محول گردد . البته آنچه گفتيم درباره فلسفه غيبت امام (عج ) و علت زندگي كردن او بطور ناشناس بود و اما ايـن كـه وجـود امام در پشت پرده غيبت چه منافعي براي مردم دارد و هم اكنون جامعه انساني از وجود امام چه سودي مي برد , خود موضوع ديگري است كه بايدجداگانه درباره آن بحث نمود و از موضوع سوال بالا خارج است .
پاسخ به پرسشهاي مذهبي
مكارم شيرازي - ناصر و جعفر سبحاني 1 - يـكـي از نشانه هاي روشن قيام امام زمان كه احاديث اسلامي همگي بر آن اتفاق دارند اين است كه سراسر اجتماع بشري را جور و ستم و تعدي و بيدادگري فرا مي گيردو ابرهاي ياس و نوميدي زنـدگـي جـامـعه انساني را تيره مي سازد
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.